هند: وی بعد از آنکه عاشق دختری شد، همزمان برادر دوقلویش را نیز پیدا میکند که سالها از وجودش بیخبر بوده، سپس یک سری ماجراهای عاشقانه و اکشن و یک سری اتفاقات هم که سانسور میشوند، اتفاق میافتد بعد هم همه به خوبی و خوشی میروند سر خانه و زندگی خودشان.
ایتالیا: در این کشور دانشجو درس نمیخواند بلکه کلاس درس را دودر کرده به استادیم دلآپی میرود و آنجا را به آتش میکشد.
آمریکا: در این کشور دانشجویان بعد کلاس درس به همراه دوست پسر/ دختر شان، به تظاهرات جهت دفاع از حقوق پایمال شده یهودیان میپردازند.
عراق: در این کشور اگر دانشجو بتواند 2 واحد عملی جاخالی دادن به بمب و خمپارههای تروریستها و نظامیان را پاس کند، به درسش هم میپردازد.
چین: درسش را میخواند و در اوقات بیکاری مشابه یک مارک معروف خارجی را میسازد و سپس به یک دهم قیمت، در بازار میفروشد.
برزیل: در این کشور دانشجویان فقط واحد تربیت بدنی را پاس میکنند و در اوقات بیکاری خود نیز کتاب چگونه فوتبال بازی کنیم نوشته پله را به نقد و بررسی میگذارند.
کوبا: در این کشور دانشجویان چه دلشان بخواهد و چه نخواهد یک کمونیست محسوب میشوند، و همینطور باید باسواد باشند، در ضمن باید در روز سه بار، به مدت 10 دقیقه برای طول عمر فیدلکاسترو و جز جگر گرفتن جمیع رئیس جمهورهای آمریکا دعا کند.
ونزوئلا: در این کشور دانشجویان تمام اعمالی را که دانشجویان کوبایی انجام میدهند مو به مو تکرار میکنند.
پاکستان: دانشجویان به شدت درس میخوانند تا در صورت کسب رتبهها بالا به عضویت گروه القاعده درآیند.
اوگاندا: در این کشور دانشجویان درس میخوانند و در اوقات بیکاری خود چند تن از توتسیها را میکشند.
انگلیس: در این کشور نسل این موجودات در حال انقراض میباشد، و احتمالا تا پایان دوره کواترناری منقرض خواهند شد، اما بازماندگان این موجودات علاقه زیادی به درس خواندن دارند.
گینه بیسائو (یا بیصاحب یا یک همچین چیزایی): در این کشور همگی منتظرند که اولین دانشگاه کشور ساخته شود تا علاقهمندان به علم و دانش به همراه بر و بچ همقبیلهای خود به دانشگاه بروند.
ایران: این موجودات عجیب و غریب، سر کلاسهای عمومی بقیه رویای خوابشان را که دیشب ناتمان مانده بود را به اتمام میرسانند و سر کلاسهای اختصاصی هم جزوه مینویسند (البته اگه استاد....)، سیاسی نیستند اما سیاسیون را دوست دارند، معمولا لیگ تمام کشورهای بالا را دنبال میکنند، عاشق عبارت (خسته نباشید) هستند، اما فقط در نیم ساعت مانده به آخر کلاس، هر روز دوپرس از غذای دانشگاه را میخورند و باز هم به آن بد و بیراه میگویند، این موجودات به سرعت عاشق میشوند و اما اگر با اولی ازدواج کردند که هیچ وگرنه، سیکل عاشق شدنشان بارها و بارها تکرار خواهد شد، از قشر فرهیخته جامعه محسوب میشوند اما هنوز دلیل این موضوع که چرا صاحب خانهها جان به عزرائیل میدهند اما به دانشجوی پسر خانه نمیدهند معلوم نشده؛ این موجودات در عمل چت کردن نیز ید طولایی دارند، و از دیگر کارهای این موجوات میتوان به متر کردن خیابان و غیبت پشت سر استاد اشاره کرد، البته اگر بخواهیم همه اینها را در یک کلام بگوییم این موجودات هر کاری میکنند جز درس خواندن، متاسفانه نسل دانشجوی درسخوان در ایران به شدت در خطر انقراض است...
tt bud :-D . TNX 7
بله بله .... (قهوه تلخ).خیلی خوب بود ممنون