دانشجویان مهندسی مخابرات دانشگاه شهر ری

پاتوقی مجازی برای بچه های برق گرایش مخابرات دانشگاه آزاد اسلامی واحد شهر ری

دانشجویان مهندسی مخابرات دانشگاه شهر ری

پاتوقی مجازی برای بچه های برق گرایش مخابرات دانشگاه آزاد اسلامی واحد شهر ری

شما یادتون نمیاد؟

من که خیلی حال کردم ... البته این مطلب برای دهه 60 بود و من اون چیزایی که یادم نمیومد و پاک کردم ...

شما یادتون نمیاد، کاغذ باطله و نون خشکه میدادیم به نمکی ، نمک بهمون میداد
بعدش هم نمک ید دار اومد که پیشرفت کرده بود نمک ید دار میداد، تابستونها هم

دمپایی پاره میگرفت جوجه های رنگی میداد.
شما یادتون نمیاد، آخر همه فیلم ویدئو‌ها شو ضبط میکردن.
 

شما یادتون نمیاد آسیاب بشین میشینم، آسیاب پاشو پامیشم، آسیاب بچرخ میچرخم،
آسیاب پاشو،پا نمیشم؛ جوون ننه جون، پا نمیشم؛… جوونه قفل چمدون،پامیشم..آسیاب

تند ترش کن، تندتر تندترش کن!
شما یادتون نمیاد موقع امتحان باید بین خودمون و نفر بغلی کیف میزاشتیم رو میز
که تقلب نکنیم 

 

شما یادتون نمیاد؛ جمعه شبا سریال جنگجویان کوهستان رو، فرداش همه تو مدرسه
جوگیر بودیم.
شما یادتون نمیاد ، پیک نوروزی که شب عید میدادن دستمون حالمونو تا روز آخر عید
میگرفتن

 

شما یادتون نمیاد، این چیه این چی چیه؟ کفش نهرین بچه ها, شما هم میخواین؟
بـــــله.. 

شما یادتون نمیاد چرخ فلکی که چرخو فلکش رو میاورد 4 تا جا بیشتر نداشت و با
دست میچرخوندش 

شما یادتون نمیاد…جنازه از ویدئو راحت تر جا به جا می شد! 

شما یادتون نمیاد،انگشتامونو تو هم کلید میکردیم یکیشونو قایم میکردیم اینو
میخوندیم: بر پاااا….بر جاااا…. کی غایبه؟ مرجاااان…دروغ نگو من اینجااام

شما یادتون نمیاد به زور می بردنموم نماز،ما هم برای اینکه نریم می رفتیم تو
دستشویی ها قایم می شدیم!

شما یادتون نمیاد، خانواده آقای هاشمی رو که میخواستن از نیشابور برن کازرون،
تو کتاب تعلیمات اجتماعی

شما یادتون نمیاد اون وقتا واسه ختنه کردن دکتر نمیرفتیم که…یه دونه اوستا کار
میومد با یه قیچی!

شما یادتون نمیاد یک مدت از این مداد تراش رو میزی ها مد شده بود هرکی از اونا
داشت خیلی با کلاس بود

 

شما یادتون نمیاد، بازی اسم فامیل. میوه:ریواس. غذا:ریواس پلو…..!

شما یادتون نمیاد دبستان که بودیم معلم بهداشت یه ساعتایی می اومد با مدادامون
لای موهامونو نگاه می کرد
.
شما یادتون نمیاد، دبستان بودیم اول کتاب فارسی نوشته بود امید من به شما
دبستانی هاست! رفتیم دبیرستان دوباره اول کتاب فارسی نوشته بود امید من به شما
دبیرستانی هاست – خدا رحمتت کنه اما بالاخره امیدت به کی بود!؟؟


شما یادتون نمیاد! روی فیلمای عروسی، موقعی که دوماد داشت حلقه رو توی انگشت
عروس می کرد؛ آهنگ یه حلقه طلایی معین و می ذاشتن.

شما یادتون نمیاد، این آواز مُد شده بود پسرا تو کوچه میخوندن: آآآآآی نسیم
سحری صبر کن، مارا با خود ببر از کوچه ها،آآآی…

شما یادتون نمیاد، سرمونو می گرفتیم جلوی پنکه می گفتیم: آ آ آ آ آ آآآآآ

 
شما یادتون نمیاد ولی نوک مداد قرمزای سوسمار نشانُ که زبون میزدی خوش رنگ تر
میشد

نظرات 8 + ارسال نظر
mehraban دوشنبه 3 آبان 1389 ساعت 22:37

khaily khaily khaily khoob bud merc asisam :-D

احمد سه‌شنبه 4 آبان 1389 ساعت 11:16

شما باید یادتون بیاد چون بیشتر از این حرفا سن داری برا ما که خالی نبند

بله همه این هایی که نوشتم یادم میاد

ش سه‌شنبه 4 آبان 1389 ساعت 13:44

خیلی خوب بود من و برد تو دوران کارگاه گجت و زیزیگولو و .... اههههههههههههههه چه دورانی بود....

Guilardino سه‌شنبه 4 آبان 1389 ساعت 14:39

شما چطور
شما یادت نمیاد پدر پدر مادرت درومد تا جدول ضربو یاد گرفتی

MHMD پنج‌شنبه 6 آبان 1389 ساعت 17:08

عزیز من کی میگه یادمون نمیاد ؟ تقریبا همه این کارارو خودمون انجام میدادیم یا واسمون انجام میدادن دیگه.....اینا واسه دهه شصت نبود دل انگیز دهه هفتاد بود . مثلا میخوای بگی خیلی سنت کمه !!!!

MHMD عزیز اینایی که گذاشتم چیزهایی هستش که خودم هم یادم میاد ... یه سری مطالب به جز اینا بود که مربوط به دهه اول و دوم 60 بود که من یادم نمیومد و نذاشتم . لفظ یادمون نمیاد هم صرفا برای زیبایی متن هستش ولا غیر ... تصدقت

علی دوشنبه 10 آبان 1389 ساعت 14:00

خیلی از خاطراتو زنده کردی . . .
ممنون

MHMD دوشنبه 10 آبان 1389 ساعت 22:10

آهان ... که اینطور.....!!!
جنابعالی لطف دارید... قربون شما

نگار چهارشنبه 17 آذر 1389 ساعت 01:05

با این که این مطلب برام تکراری بود...ولی حالا یه جذابیت دیگه ای داشت. چون که مخصوص سن خودمون بود و هممممشو یادم اومد.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد