ماجرای فرد ناصبی :

 سلام این داستان بسیار قشنگ و جالب است و نکات عالی درون آن هست خواهشا بخونید و نظر بدید 

زن و مرد ناصبی بودند که بچه دار نمی شدند .نذر می کردند که اگر خداوند به ما یک فرزند پسر داد او را تربیت می کنیم و او را شجاع بار بیاوریم و از او یک جنگجو بسازیم تا در سر راه زائران امام حسین علیه السلام قرار بدهیم تا چند نفری را بکشد . از قضا خداوند یک فرزند پسر به آنها می دهد چرا که خداوند برای آزمایش همه کاری می کند .پسر بزرگ شد و او را یک فردی خشن  و جسور تربیت کردند .به او جریان  نذری که کرده بودند را گفتند .

و گفتند که تو حالا می توانی چند تا از این شیعه ها و زواران حسین  را بکشی ...به فرزندشان آب و غذا دادند و او را آماده کردند که راهی راه کاروان زوار امام حسین علیه السلام شود . پسرناصبی  در نزدیکی راه ،پشت یک  سنگ کمین کرد که وقتی کاروان رسید حمله کند و چند نفر را بکشد .فرزند چون از را رسیده بود و خستگی بر اوچیره شده بود در پشت سنگ که نشست ،خوابش برد .در خواب عالم محشر را دید که دو فرشته دست او را گرفته اند و به سمت آتش می برند .و جرم این فرد این است که می خواست شیعیان امام حسین علیه السلام را بکشد .نزدیک آتش که رسیدند ،خبر رسید که این کار را نکنید.آتش این کار را نمی کند ؟! پرسیدند چرا نمی سوزاند؟گفتند که این یک جائی خواب بوده و گرد خاک حاصل از عبور زوار امام حسین علیه السلام روی صورت این فرد نشسته است .در این از خواب نعره ای زد و بلند شد ،دید که کاروان چند قدمی از کنار او گذشته است .این فرد به خانه برگشت و شیعه شد و در راه امام حسین خدمت ها کرد .

( الغدیر ج 6 ص 12)

نتایجی که می توان از این داستان برگرفت : لطف امام حسین علیه السلام و عظمت امام حسین علیه السلام...و همچنین شان زوار امام حسین علیه السلام که فرد ناصبی توسط گرد پای آنها از آتش جهنم رهایی می یابد .

حال که شان امام حسین تا حدی معلوم شد ،شان امام زمانمان باید  روشن تر شود  « کُلُهم نورُ واحد » یعنی کل این چهارده معصوم مثل یک نور واحد هستند .و امام زمان همان شانی را دارد که امام حسین داشت .و زیارت امام حسین علیه السلام فقط رفتن به کربلا نیست هر چند که این کار ثواب زیادی داشته باشد ومی توان با یک سلام این کار رادر مورد امام زمانمان نیز  انجام داد . «السلام علیک یا حجه بن الحسن »