شُریح قاضی ،قاضی القضات و سردسته قاضیان بود .و انسانی دارای مقام بالا بوده است .و در حکم های خودعدالت را بسیار رعایت می کرد .عده ای آمدند نزد شریح قاضی و گفتند که: دستور و فتوای قتل امام حسین علیه السلام را بده؟! شُریح که یک عمر دنبال برقراری عدالت بوده از این کار سرباز می زند .برای بار دوم و سوم این پیشنهاد را به او دادند ولی باز از این کار سر باز زد.تا این که با پیشنهاد انجام این کار و دریافت مقدار بسیار زیادی طلا این کار را پذیرفت ؟! فتوای خود را در مقابل دریافت طلای زیاد تغیر داد ؟! آیا می شود مولایمان ،این پدرمهربانمان را به بهای اندک و زود گذر دنیایی فروخت؟!! آیا چیزی در این دنیا وجود دارد که هم سنگ با امام زمانمان باشد؟!چه رسد به این که بخواهیم او را در مقابل خواسته دلمان کنار بزنیم ؟!!َ
نتیجه ای که از این ماجرا می توان گرفت این است که :امام زمان خود را به بهای اندک نفروشیم .
امام زمان را نباید به هیچ بهایی بفروشیم چه کم چه زیاد(مگه امام فروشیه!)
سلام نه به اون معنایی که شما فکر می کنی ولی همین کاری که شریح قاضی کرد یعنی امامش رو به بهای دنیا فروخت یعنی رضایت امامش رو به رضایت دل خودش و دیگران ترجیح داد ما نباید کاری کنیم که دل اماممون بشکنه چون اون اول مظتر عالمه چرا که می گه اون موقعی که دارید برای امام حسین گریه می کنید و چشمانتون خیس از اشکاتون برای من هم دعا کنید ببین کی داره می گه داعا کنیم براش امام زمان پادشاه عالم وای بر ما که اگر .....
آقا عرفان دمت گرم