استاد جان :
قربان دیدگانت، استاد جان خدا را
جانا محبتی کن این بنده ی خدا را
من مخلص تو هستم، اصلا فدای کفشت
با نمره ای بخندان این قوم بینوا را
لطفی نما و بر ما اندک عنایتی کن
باور نما نگویم با غیر ماجرا را
استاد جان کرم کن، بر ما مگیر خرده
کاین جزوه ای که گفتی، دق مرگ کرد ما را
چند اسم خارجی را با چند شکل و درهم
تحویلمان تو دادی آخر چه سود ما را ؟
هر وقت دیدمت من جسمم به لرزه افتاد
گویی که موش بیند آن گربه ی جفا را
آن صفر را که خر خوان ام خبائثش خواند
اما به دور گردان این صفر بی صفا را
یک ترم با تو بودم، رقصیده ام به سازت
شاباشمان بگردان آن نمره کذا را
ااااااا.........چه مطلب آشناییه علی جوووون !!!!!!!!!! راستی چرا انقدر کج وکوله است !!؟؟
برادر دمت گرم
صداشو در نیار
چه عجب بالاخره پاتوق آپ شد !!!
دمت گرم
حال کردم
خدای من ....
تحت تاثیر قرار گرفتم
سلام.خسته نباشی
خیلی جالب بود
(منون!)