بازیگر نقش غول برره که نقشی به یادماندنی در اخراجیهای 2 داشت، در مصاحبه با خبرنگار جهان از سالهای فعالیتش در هالیوود، بالیوود و سینمای ایران گفت.
"احمد ایراندوست" که پس از سالها فعالیت در خارج از کشور، زندگی در ایران را انتخاب کرده در مورد نحوه انتخابش بعنوان غول برره گفت: در زمان تولید سریال شبهای برره از طریق آقای حسن شکوهی و محسن چگینی به آقای مدیری معرفی شدم و ایشان هم این نقش را با توجه به جثه ام به من دادند، این اتفاق ورود من به سینمای ایران بود.
وی در گفت وگو با خبرنگار جهان افزود: بعد از آن در سریالهای دیگری حضور داشتم از جمله در چشم باد، دیدار، سریال مسافران و مختار نامه، همچنین در فیلم تلویزیونی جاسم به جبهه می رود نقش افسر عراقی را داشتم.
ایراندوست در تشریح نقش خود در سریال مختارنامه خاطرنشان کرد: در این سریال من نقش هارون نعل بند را دارم که جزو یاران مختار است و ماموریت کشتن عمر سعد را دارد، اما در جنگ با نیروهای عمر به شهادت می رسد.
وی که حدود 10 سال در امارات زندگی کرده و بعنوان بادیگارد شیوخ عرب فعالیت داشته در بخش دیگری از این مصاحبه گفت: در سریال سالهای مشروطه بود که با آقای شریفی نیا آشنا شدم و ایشان برای بازی در اخراجیها مرا به آقای ده نمکی معرفی کرد. من در اخراجیهای 1 نقش فرمانده نظامیان را داشتم که بدلیل طولانی شدن فیلم نقش من و خانم مریلا زارعی حذف شد، با این حال آقای ده نمکی قول داد که در اخرجیهای 2 این موضوع را جبران کند و در این فیلم ایشان نقش فرمانده اردوگاه اسرا را به من دادند.
این بازیگر عظیم الجثه ایرانی اظهار داشت: در زمان سکونت در امارات برای یک شرکت بادیگارد سرویس کار می کردم که از این طریق به هالیوود رفتم، حدود 13 سال نیز در آمریکا ساکن بوده و بعنوان بادیگارد شخصیتهای معروف فعالیت داشتم.وی افزود افزود: در هالیوود بادیگارد شخصیتهایی مثل "جنیفر لوپز" و "نیکلاس کیج" بودم، بعدها بادیگارد "ماریا کری" و "ویتنی هیستون" خوانندگان آمریکایی شدم.
به گفته وی قراردادهای حفاظت از شخصیتهای معروف برای دوره های 5 ساله بسته می شده ولی محافظان بصورت ساعتی دستمزد می گرفته اند.
ایراندوست با بیان اینکه سابقه فعالیت در سینمای بالیوود را نیز دارد افزود: در فیلم "آن" (ANN) با شرکت جکی شوروف و آکشی کومار و نیز فیلم "دلدار" با شرکت آمیتا باچان و آشواریا رای حضور داشتم.
وی در تشریح علت بازگشتش به ایران خاطرنشان کرد: پس از ازدواج با همسرم که خواهر دو شهید است، به این نتیجه رسیدیم که زندگی در شرایط آنجا با روحیات و عقایدمان سازگار نیست، این بود که تصمیم گرفتیم به ایران بازگردیم.
ایراندوست تفاوت سینمای ایران و آمریکا را در امکانات پیشرفته و تفاوت در میزان سرمایه گذاریها و حرفه ای گری در این دو سینما دانسته و تاکید کرد: من با توجه به ویژگی فیزیکی ام بیشتر به نقشهای اکشن و پلیسی علاقه دارم و امیدوارم که بتوانم بازی در چنین نقشهایی را نیز تجربه کنم.
انتظارش انتظارم سیر کرد / آن که میخواهد بیاید دیر کرد
تا به کی در انتظارش دیده بر در دوختن / آمدن رفتن ندیدن سوختن...
اللهم عجل لولیک الفرج
بخونید ....
بعدا تو مهمونی تعریف کنید ....
بعدا اظهار فضل کنید....
اصولا دونستن خوبه....
ادامه مطلب ...در این عنوان دو مورد آموزش به صورت pdf قرار داده شده است امید وارم به کارتون بیاد این فایل علاوه بر آموزش مکاتبه ای دارای تصویر نیز می باشد.
حجم فایل اول :1.8 MB
حجم فایل دوم:1.1 MB
در این مقاله شما نحوه راه اندازی موتورهای dc و پله ای توسط میکرو کنترلر avr و همچنین نحوه ی اتصال هر یک از موتورها به درایور های مر بوطه را مطالعه خواهید کرد.
حجم فایل:734 KB
مهلت پاسخ تا ۲۳ ابان می باشد
در ضمن حجم فایل در حدود 3MB برروی لینک کلیک راست و فایل را ذخیره کنید
وقتی ریاضی دان عاشق می شود!!!
منحنی قلب من، تابع ابروی توست
خط مجانب بر آن، کمند گیسوی توست
حد رسیدن به تو، مبهم و بی انتهاست
بازه تعریف دل، در حرم کوی دوست
چون به عدد یک تویی من همه صفرها
آن چه که معنی دهد قامت دلجوی توست
پرتوی خورشید شد مشتق از آن روی تو
گرمی جان بخش او جزئی از آن خوی توست
بی تو وجودم بود یک سری واگرا
ناحیه همگراش دایره روی توست
(پروفسور هشترودی)
فقط میدانم که بین دوستان نزدیکش به دو جنسه معروف است. با او در یک کافیشاپ در خیابان گاندی قرار میگذارم. چون مطالبم را در روزنامه میخواند، اعتماد میکند و میگوید که حتما میآید. قول میدهم از او عکس نگیرم.
فداکاری کرد، برای ایران، برای من و تو
تشتهایی چه فراخ !!!
دیگهایی چه عمیق !!!
از در سلف چه بوی علفی می آید !!!
من در این دیگ غذا …
پی چیزی می گشتم …
پی یک ذره برنج !
پی گوشتی ، لوبیایی ، لپه ای …
تا مگر با دل خوش …
پول ژیتون بدهم !
سر میزی ماندم …
صندلی آوردم ….
ونشستم …
سینی بر میز !
من چه رویی دارم !!!
و چه اندازه تنم میخارد !!!
نکند مسئولی …
سر رسد از در سلف …
چه کسی شعر مرا می خواند؟
هیچ …
همه دانشجویند …
درد را میدانند !!!
آشپز می داند …
که چه در دیگ غذاست !!!!
دیگها خالی نیست ..
آب زیپو هست ، زیپ هست ، زالو هست !!!!
و به خود پیچیدن از دلدرد !
آری … آری ….تا ذره ای باقیست …
زندگی باید کرد !!!!!
در دلم چیزی هست …
مثل یک تکه چرم !!!!
قد یک همبرگر !!!
و چنان بی تابم …
که دلم می خواهد ….
بدوم تا سر بال !
بروم دست به آب !!!!!!
آمبولانسی اینجاست ..
که مرا میخواند !!!!
چیه بعضیا نشستن از سر شکم سیری هی غر میزنن که ما در زمینه های الکترونیک عقبیم ، ضعف داریم ، سرعت اینترنت ، اونترنت و یه سری ترنت های دیگه درکشور ما پایینه و از این جور حرفا...
متن رو بخونید تا به مزایای پایین بودن سرعت اینترنت واقف بشید و واسه بچه محلاتون هم تعریف کنید !!!