گفتم غمم فزون است ، گفتا ز من چه آید
گفتم که نمره ام ده ، گفتا ز من نیاید
گفتم که نمره دادن بسیار سهل آید
گفتا ز ما اساتید این کار کمتر آید
گفتم کرم نمایید من را کنید شما شاد
گفتا که خوش خیالی کی وقت آن بیاید
گفتم که نمره هفت بدبخت عالمم کرد
گفتا اگر برای آن هم زیادت آید
گفتم خوشا دهی که دست شما دهد آن
گفتا تو کوشش کن کو وقت آن بر آید
گفتم دل رحیمت کی قصد رحم دارد
گفتا نگوی با کس تا وقت آن بر آید
گفتم زمان تحصیل دیدی که چون سرآید
گفتا خموش جانم ازدست من چه آید
سلام.وبلاگ رو به رشد و خوبی داری .اگه دانشجو باشی وبلاگ من میتونه برات خیلی مفید باشه.
نمیخوام از وبلاگم تعریف کنم قضاوت اون باشه به عهده خودت وقتی اومدی.
اومدی نظر بده تا در ارتقائ وبلاگم منو کمک کنی.ممنونم. منتظزت هستم.
مرسی....فکر کردم معلومه دانشجوییم...!!.ok....میام بهت سر میزنم.....تو هم به ما سر بزن.....
میبینم که همه خوشحالنو خندون این که استاد نمره نمیده خنده داره؟البته بعضیا که حق دارن بخندن بالاخره بیشتر استادا مردن و نمره شونو میگیرن