- گریه بر امام حسین علیه السلام موجب خوشنودی خداوند متعال و رضایت اوست.
- گریه بر آن حضرت نوعی یاری کردن آن حضرت در روز عاشورا است.
- موجب آمرزش گناهان است.
- دل های مرده را زنده می کند. به انسان امید می دهد . حتما همه ما این تجربه را داشته ایم که بعد از گریستن بر امام حسین علیه السلام احساس سبکی و آرامش می کنیم و این از اثرات گریستن بر مصائب امام است.
- و... می توان موارد بیشتری را ذکر کرد.
به نظر شما چرا اشک ریختن بر امام حسین علیه السلام این قدر ارزش دارد و خداوند به آنان که در عزای امام حسین گریستند پاداش زیادی را وعده می دهد.
پاسخ را در ادامه ی مطلب با ذکر یک داستان بسیار جالب و عبرت آموز ذکر خواهیم کرد :
نظر یادت نره.
ادامه مطلب ...برای یکی از علما این مساله تشکیک می شود که مقام حضرت عباس علیه السلام در نزد خداوند بیشتر از نواب خاص امام مهدی است یا برعکس؟؟ نواب خاصی که بنا به اعتقاد ما هنوز هم زنده هستند و در موقعی که نامه ای به خدمت امام زمان علیه السلام می نویسیم از آنها هم یاد می کنیم و از آنها می خواهیم که نامه ی ما را به امام زمانمان برسانند .یک روز در حالت مکاشفهای که برای این عالم رخ می دهد ،امیر المومنین علیه السلام خطاب به او می فرمایند: عباسم اگر بخواهند همه اهل دنیا بهشتی می شوند !!
ادامه مطلب ...شُریح قاضی ،قاضی القضات و سردسته قاضیان بود .و انسانی دارای مقام بالا بوده است .و در حکم های خودعدالت را بسیار رعایت می کرد .عده ای آمدند نزد شریح قاضی و گفتند که: دستور و فتوای قتل امام حسین علیه السلام را بده؟! شُریح که یک عمر دنبال برقراری عدالت بوده از این کار سرباز می زند .برای بار دوم و سوم این پیشنهاد را به او دادند ولی باز از این کار سر باز زد.تا این که با پیشنهاد انجام این کار و دریافت مقدار بسیار زیادی طلا این کار را پذیرفت ؟! فتوای خود را در مقابل دریافت طلای زیاد تغیر داد ؟! آیا می شود مولایمان ،این پدرمهربانمان را به بهای اندک و زود گذر دنیایی فروخت؟!! آیا چیزی در این دنیا وجود دارد که هم سنگ با امام زمانمان باشد؟!چه رسد به این که بخواهیم او را در مقابل خواسته دلمان کنار بزنیم ؟!!َ
نتیجه ای که از این ماجرا می توان گرفت این است که :امام زمان خود را به بهای اندک نفروشیم .
دو نفر در یکی از محله های گوشه و کنار یزد زندگی می کردند .نوجوانی بودند که با هم بزرگ شده بودند .یکی از آنها به حوزه علمیه رفت ودرس دین خواند وواقعاً دنبال علم و معارف الهی بود و یکی از آنها زورگیر و باج گیر شد .این دو بچگی و نوجوانی را کتار هم بودند و یکدیگر را خوب می شناختند .سالهای سال هر دو دور از هم زندگی کردند .گذشت و گذشت تا اینکه مردی که باجگیر شده بود از دنیا رفت .
ادامه مطلب ...سلام این داستان بسیار قشنگ و جالب است و نکات عالی درون آن هست خواهشا بخونید و نظر بدید
زن و مرد ناصبی بودند که بچه دار نمی شدند .نذر می کردند که اگر خداوند به ما یک فرزند پسر داد او را تربیت می کنیم و او را شجاع بار بیاوریم و از او یک جنگجو بسازیم تا در سر راه زائران امام حسین علیه السلام قرار بدهیم تا چند نفری را بکشد . از قضا خداوند یک فرزند پسر به آنها می دهد چرا که خداوند برای آزمایش همه کاری می کند .پسر بزرگ شد و او را یک فردی خشن و جسور تربیت کردند .به او جریان نذری که کرده بودند را گفتند .
ایام محرم هم دوباره سررسید ولی نمی دونم چقدر در این روز ها حال و هوای
اون رو درک کرده باشی
پیامبراکرم صلى الله علیه و آله و سلم فرمودند:( براى شهادت حسین علیه
السلام، حرارت و گرمایى در دلهاى مؤمنان است که هرگز سرد و خاموش
نمىشود. جامع احادیث الشیعه، ج 12، ص556)پس امیدوارم این محرم حزن رو
توی دل پاکت حس کنی
ادامه مطلب ...انتظارش انتظارم سیر کرد / آن که میخواهد بیاید دیر کرد
تا به کی در انتظارش دیده بر در دوختن / آمدن رفتن ندیدن سوختن...
اللهم عجل لولیک الفرج